?❓پرسش ❔برخی می گویند طبق روایات خودتان وقتی حضرت زهرا پس از آن که در مسجد خطبه خواندند به حضرت علی سرزنش کردند که تو مانند جنین در خانه نشسته ای و آنها حق من و تو را غصب کرده اند ایا چنین سخنانی صحیح است❗️❗️ ?پاسخ? ❗️اصل روایت چنین است؛ «پس هنگامى كه زهرا به خانه بازگشت، خطاب به اميرالمؤمنين فرمود: اى پسر ابوطالب سلام بر تو همچون كودكى كه در شكم مادر جمع شده و زانو در بغل گرفته، كنج خانه نشستهاى؟ همانند آدم هاى ظنين و متهم به گوشهاى نشستهاى. تو كسى بودى كه بالهاى باز شكارى (شجاعان عرب)را در هم كوبيدى، حال بىسلاحان به تو خيانت كردهاند. اين پسر ابى قحافه (ابوبكر) عطيه پدرم و وسيله زندگى ساده فرزندانم را از من مىربايد. همانا او كوشش كرد كه با من دشمنى كند و او را در مكالمهاى كه با وى داشتم، دشمنترين و لجبازترين دشمنها يافتم تا آن جا كه انصار، يارى خود را از من دريغ داشتند، مهاجرين، ارتباط خويش را با من ناديده گرفتند و جماعت چشم خود را روى هم نهادند تا مرا نبينند، نه كسى بود كه دفاع كند و نه كسى مانع (از ستم)شد. در حالى به سوى مسجد رفتم كه بغض گلويم را گرفته و درد دل خود را پوشانده بودم، و در حالتى به منزل بازگشتم كه (به علت عدم يارى مسلمانان) خفيف و خوار شده بودم. از روزى كه تندى شمشيرت را از بين بردى، صورت خود را ذليل نمودى. روزى گرگ ها را مىدريدى و امروز خاك را فرش خود قرار دادهاى و گوشه اى نشستهاى جلوى هيچ گويندهاى را نمىگيرى و هيچ كار مؤثرى، در جهت دفع فتنه موجود، انجام ندادهاى و من هم هيچ اختيارى ندارم. اى كاش پيش از اين حالت سكون و گوشه نشينى، من مرده بودم و اى كاش پيش از اين كه به اين حالت ذلت بيفتم، مُرده بودم. خداوند، از طرف من، عذر خواه من باشد از شما، از جهت اين كه شما در مواردى ستم هايى را از من دفع نمودى و در مواردى از من حمايت كردى و واى بر من در هر صبحدمى، واى بر من در هر شبانگاهى و تكيه گاهِ ما مُرد و بازوی ما سست شد، شكايتم را به پدرم و عرض حالم را به پروردگارم ارائه مىكنم و عذاب و انتقام او از ديگران شديدتر خواهد بود. ?الاحتجاج ج1 ص107 ?بحار الانوار ج29 ص234 ?توجه به نکات زیر لازم است؛ 1⃣این روایت به صورت مرسل و بدون سند کامل توسط مرحوم طبرسی نقل شده است .علامه مجلسی نیز این روایت را به صورت مرسل از احتجاج طبرسی نقل می کند. 2⃣شبیه این ماجرا را قرآن در داستان موسی و هارون و بنی اسرائیل پس از آن که بنی اسرائیل در غیاب موسی گوساله پرستی را انتخاب کردند و به راهنمایی های هارون گوش ندادند نقل می کند. « هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود باز گشت گفت پس از من بد جانشینانی برای من بودید .آیا در فرمان پرودگارتان عجله نمودید .سپس الواح را افکند و سر برادر خود ( هارون) را گرفت و به سوی خود کشید .هارون گفت فرزند مادرم این گروه مرا در فشار گذاشتند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند .کاری نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا با گروه ستمکاران قرار مده» ?اعراف150 ❗️در تفسیر نمونه چنین آمده است؛ «در این هنگام که موسی در برابر لحظاتی بحرانی و طوفانی از زندگی بنی اسرائیل قرار گرفته بود، سر تا پایش از شدت خشم برافروخته و اندوه عمیقی بر روح او سنگینی می کرد، و شدیدا نگران آینده بنی اسرائیل بود. موسی در اینجا باید خشم شدید خود را آشکار سازد و دست به بالاترین عکس العمل ها بزند آنچنان که افکار تخدیر شده بنی اسرائیل را به هم بریزد و انقلابی در آن جامعه منحرف شده از حق ایجاد کند، در غیر این صورت بازگشت آنها به آسانی ممکن نیست. ❗️قرآن عکس العمل شدید موسی را در برابر این صحنه و در این لحظات بحرانی و طوفانی چنین بازگو می کند «موسی بی درنگ الواح تورات را از دست خود بیفکند و به سراغ برادرش هارون رفت و سر و ریش او را گرفت و به سوی خود کشید» ?چنانکه از آیات دیگر قرآن مخصوصا سوره طه استفاده می شود علاوه بر اینها شدیدا هارون را مورد سرزنش و ملامت قرار داد و بر او بانگ زد که آیا در حفظ عقائد جامعه بنی اسرائیل کوتاهی کردی و با فرمان من مخالفت نمودی؟ ?سوره طه آیه 92 _ 93 ?در حقیقت این واکنش از یکسو روشنگر حال درونی موسی و التهاب و بی قراری و ناراحتی شدید او در برابر بت پرستی و انحراف آنها بود، و از سوی دیگر وسیله مؤثری برای تکان دادن مغزهای خفته بنی اسرائیل و توجه دادن آنها به زشتی فوق العاده اعمالشان. ❗️بنابراین اگر فرضا انداختن الواح تورات در اینجا زنندگی داشته باشد و حمله به سوی برادر کار صحیحی به نظر نرسد. اما با توجه به این حقیقت که بدون ابراز این واکنش شدید، و عکس العمل پرهیجان، هیچگاه بنی اسرائیل به اهمیت و عمق خطای خویش پی نمی بردند و ممکن بود آثار بت پرستی در اعماق ذهنشان باقی بماند، این کار نه تنها نکوهیده نبود بلکه واجب و لازم محسوب می گردید. در اینجا موسی به قدری ناراحت شد که در هیچ لحظه از تاریخ بنی اسرائیل چنین ناراحتی و خشم شدیدی برای او رخ نداد، چون خود را در برابر بدترین صحنه ها یعنی انحراف از خداپرستی به سوی گوساله پرستی می دید و تمام آثار را در خطر مشاهده می کرد.بنابراین انداختن الواح و مؤاخذه شدید برادر در چنین لحظه ای کاملا طبیعی بود.این واکنش شدید و اظهار خشم اثر تربیتی فوق العاده ای در بنی اسرائیل گذارد، و صحنه را به کلی منقلب ساخت، در حالی که اگر موسی می خواست با کلمات نرم و ملایم آنها را اندرز دهد شاید کمتر سخنان او را می پذیرفتند. ?تفسیر نمونه ج6 ص377 3⃣علامه مجلسی در مورد این روایت چنین می نویسد. ❗️«حضرت زهرا مىخواستند كارهاى زشت غاصبان حكومت را مجسم كنند و بفهمانند كه اين ها چه ستمهايى روا داشتهاند، در حقيقت تندى حضرت به خاطر اين مصلحت بوده است؛ زيرا گاهى انسان مىخواهد عظمت مطلبى را به كسى به فهماند، او را مورد خطاب و عتاب قرار مىدهد، در حالى كه مقصودش تندى به آن شخص نيست؛ اين مسأله در گفتگوها مرسوم و معمول است؛ مثلا فرض كنيد: پادشاه يا حاكم يك مملكت، هنگامى كه مشاهده مىكند بعضى از مردم كار خلافى مرتكب شدهاند، براى اين كه اهميت كارِ خلاف آنان را بفهماند، برخى از كارگزارانش را مورد عتاب قرار مى دهد؛ با اين كه مىداند او تقصيرى ندارد؛ ولى مىخواهد با اين خطاب و عتاب خود، اهميت و عظمت كار زشت آنان را مجسم نمايد. ?نمونه ديگر آن، هنگامى است كه حضرت موسى از كوه طور بازگشت و مشاهده كرد كه بنى اسرائيل گوساله پرست شدهاند، در اين جا هارون را مورد عتاب قرار داده و توبيخ نمود، ريشش را گرفت و گفت: چه كردى؟ هارون پاسخ داد: «اى پسر مادرم ريش و سر مرا نگير، من ترسيدم بگويى چرا بين بنى اسرائيل اختلاف انداختى و سخن مرا اهميت ندادى.» حضرت موسى مىداند كه هارون تقصيرى ندارد؛ ولى مىخواهد زشتى كار بنى اسرائيل را مجسم نمايد و اهميت اين مسأله را برساند و لذا در ظاهر با برادرش دعوا مىكند.❗️حضرت فاطمه مىخواست عظمت ستم وارده را منعكس كند و لذا با اين لحن صحبت مىكند تا به اين وسيله به مردم آن زمان و به تاريخ بفهماند كه چه ستمهايى بر اهل بيت عليهم السلام وارد شده است. ?بحار الانوار، ج 29 ص 234 ❗️بنابراین دعوايى در كار بود بلكه اوج هيجان دخت گرامى رسول خدا را در ستمهايي كه ديده است مىرساند، و از طرفى براى ثبت در تاريخ از اين روش استفاده كرده است تا دشمنانش را سر در گم نموده و آيندگان را از آنچه گذشته است با خبر نمايد. ?پرسمان اعتقادی
فریاد فاطمه
آخرین نظرات